دیوارهای دنیا بلند است .

گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار...

مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه

میاندازد. به امید آن که شاید در آن خانه باز شود...

گاهی دلم را پرت میکنم آنطرف دیوار..آنطرف حیاط خانه خداست.

 آن وقت هی در می زنم..

در می زنم..!

فریـــاد میزنم :دلم افتاده توی حیاط شما ،می شود دلم را پس بدهید؟

کسی جوابم را نمی دهد..!

کسی در را برایم باز نمی کند..!

اما همیشه دستی دلم را می اندازد این طرف دیوار !همین ...

من این بازی را دوست دارم...

آنقــــــدر دلم را پرت میکنم ؛آنقـــــــدر دلم را پرت میکنم تا خسته شوند!

تا دیگر دلم را پس ندهند... تا آن در را باز کنند و بگویند :

بیا خودت دلت را بردار ...

 

 

 

آدم باید یکیو داشته باشه که

وقتی اعصاب نداره درکش کنه...

وقتی دلش گرفته قربون صدقه اش بره...

وقتی بهونه میگیره .. بفهمتش و صبور باشه..

و از همه مهمتر دوستت داشته باشه و

تو هم دوستش داشته باشی ...

 

 

 

آهــای همیشـــگی ترینـــــــــــم….

تمـــــام فعــــل های ماضــــی ام را ببـــــر

چـه در گـــــذر بــاشی

چـه نبــــــــاشی

بـــراے مـــــــن

استــمراری خــــــــواهی بود…..

مـــــن هــر لحظــه تــــــــــــو را صـــــــــــرف میکنــــــــم....!!!

 

مشکل ما در فهم زندگيست!

لذت بردن را يادمان ندادند...

هميشه در انتظار به پايان رسيدن روزهايي هستيم که

بهترين روزهاي زندگيمان را تشکيل ميدهند ...

مدرسه ... دانشگاه ... کار ...

حتي در سفر همواره به مقصد مي انديشيم بدون لذت بردن از مسير!

غافل از اينکه زندگي همان لحظاتي بود که ميخواستيم بگذرند ...

 

 

 

 

پسرا بعضی مواقع خیلی جذاب میشن!

موقع دعوا سر مسایل ناموسی

وقتی سر آبجیشون زور میگن

وقتی مامانشونو میبوسن

وقتی واسه تک دوس دخترشون خواستگار میاد و دپرس میشن

وقتی بخاطر فوتبال از کار وزندگی میوفتن

وقتی بهش میگی دپرسم میگه غلط کردی بیا بغلم ببینم

وقتی تو بغلش اشک میریزی با دستاش صورتتو میگیره میگه دیونه تو منو داریا!!

 

 

دختری که صبح به زور بلند میشه هپل و ژولیده!


با لباسای نازک و به هر طرف کش اومده!


با چشای نیمه باز و نیمه بسته!


با پاهای برهنه روی سرامیک که داره دنبال


دستشویی میگرده و زیر لب غر میزنه ..!


بغل کردنی ترین موجود دنیاست!

 

 

 

 

و در پایان....

 

تبسم را نه می توانیم بخریم، نه می توانیم قرض کنیم

فقط مى توانیم هدیه بدهیم

میســــپارمت به لبخند ها…

در مسیر باد بمان

تا بوى مهربانیت تسخیر کند این شهر پر از بیهودگى را…

لبخندبزن دوست من

تنور دلت گرم

(پاییزتان پر از خش خش آرزوهای قشنگ)

تقدیم به عشقم آرش